به یاد شهید عبدالحسین زارعی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
عبدالحسین زارعی جانش فدا شد شیر غزّان زارعی بر دشمنان تاخت اوپاسداری با صفا و با وفا بود یاران عزای زارعی عبدالحسین است او در سپاه پاسداران با دل وجان شد سوی جبهه تا که با لطف خدایی لیکن ز بیداد عدو و زتیر بیداد شدغرقه درخون همچو عباس علمدار گفتا دم آخراگرجان می سپارم ای دوستان آئید و همکاری نمائید برمادر رنجور من باشید غمخوار ای پاسداران زارعی یار شما بود دائم ز هجر زارعی بس بیقرارند...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
عبدالحسین زارعی جانش فدا شد شیر غزّان زارعی بر دشمنان تاخت اوپاسداری با صفا و با وفا بود یاران عزای زارعی عبدالحسین است او در سپاه پاسداران با دل وجان شد سوی جبهه تا که با لطف خدایی لیکن ز بیداد عدو و زتیر بیداد شدغرقه درخون همچو عباس علمدار گفتا دم آخراگرجان می سپارم ای دوستان آئید و همکاری نمائید برمادر رنجور من باشید غمخوار ای پاسداران زارعی یار شما بود دائم ز هجر زارعی بس بیقرارند...
به یاد شهید منصور مبارکی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
مبارک نام زیبایـم به جوشن بوده مـــــأوایم دلاور مرد دریایم مــــنم مــنصـــــــــور مــــنم مــنصـــــــــور براه دین ایمـانــم گرامــــی مـلک ایرانــــم برای حفظ قرآنم فــدا شـــد قــــد رعنایم مــــنم مــنصـــــــــور فراز ناو جوشن من گرفتم جاندشمن مـــــن بدمچونکوهآهنمن جهان بــشنیده آوایـــــم مــــنم مــنصـــــــــور زدم برخصم دونپیــکان عجبتـــر دشمن انســان بهآمریکا همان شیطان که شادان شد سراپایــــم مــــنم مــنصـــــــــور به گرداب و به طوفانهـــا میان بـــرق ســوزانـــــها به امواج خروشانها مقــاومــتر زدریـــایــــم مــــنم مــنصـــــــــور چو دیدم خصم بد اختر زدم بـر جـان او اخـــــگر شدمچونکوهوچونآذر چنین بد شیـــوه و رایــم مــــنم...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
مبارک نام زیبایـم به جوشن بوده مـــــأوایم دلاور مرد دریایم مــــنم مــنصـــــــــور مــــنم مــنصـــــــــور براه دین ایمـانــم گرامــــی مـلک ایرانــــم برای حفظ قرآنم فــدا شـــد قــــد رعنایم مــــنم مــنصـــــــــور فراز ناو جوشن من گرفتم جاندشمن مـــــن بدمچونکوهآهنمن جهان بــشنیده آوایـــــم مــــنم مــنصـــــــــور زدم برخصم دونپیــکان عجبتـــر دشمن انســان بهآمریکا همان شیطان که شادان شد سراپایــــم مــــنم مــنصـــــــــور به گرداب و به طوفانهـــا میان بـــرق ســوزانـــــها به امواج خروشانها مقــاومــتر زدریـــایــــم مــــنم مــنصـــــــــور چو دیدم خصم بد اختر زدم بـر جـان او اخـــــگر شدمچونکوهوچونآذر چنین بد شیـــوه و رایــم مــــنم...
شهید محسن کوهکن
دانشنامه دفاع مقدس »
بدل تا آرزوی کوهـکن بود زمرگش دوستان با آه و زاری هــــمه همسنگرانش زار و دلـخون شده یک سال خفته زیر خاک است توکل درعزای این شهیدان گهی در ناله وگه درنـوا است خداوندا بخون این شهیدان به محمود توکل این عطا کن بـبخشاجــرم وعصیـــانش سراسـر مرا کی غصه ورنج و محن بود سرشک غم ز دیده کرده جاری ز هجر کوهکن مانند مجنون ولی راز درون با کس نگفته است شده مانند مرغان خوش الحان خطابش از...
دانشنامه دفاع مقدس »
بدل تا آرزوی کوهـکن بود زمرگش دوستان با آه و زاری هــــمه همسنگرانش زار و دلـخون شده یک سال خفته زیر خاک است توکل درعزای این شهیدان گهی در ناله وگه درنـوا است خداوندا بخون این شهیدان به محمود توکل این عطا کن بـبخشاجــرم وعصیـــانش سراسـر مرا کی غصه ورنج و محن بود سرشک غم ز دیده کرده جاری ز هجر کوهکن مانند مجنون ولی راز درون با کس نگفته است شده مانند مرغان خوش الحان خطابش از...
شهید محمد علی احصایی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ز احصایی کنم من این زمان یاد بمانند ابوا لفضل علمدار دوچشمش زودتر گشتی روانه درون سینه آهی پر شرر داشت سرش از بمب دشمن در هـوا شـد که مانند حسین لب تشنه جان داد بدون چشم با حق کرد دیدار که تا جوید زمحبوبش نشانه زحال اکبر و لیلاخبر داشت بــسوی عــرش اعلــی و خــدا شـــد ...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ز احصایی کنم من این زمان یاد بمانند ابوا لفضل علمدار دوچشمش زودتر گشتی روانه درون سینه آهی پر شرر داشت سرش از بمب دشمن در هـوا شـد که مانند حسین لب تشنه جان داد بدون چشم با حق کرد دیدار که تا جوید زمحبوبش نشانه زحال اکبر و لیلاخبر داشت بــسوی عــرش اعلــی و خــدا شـــد ...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید سید صمد دائمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
در پنجمین روز از فروردین سال ۱۳۴۰ همراه با چلچلههای بهاری از راه رسید و بهپاس رسیدنش، هزاران یاس عاشق در چمنزارها شکفتند و هزاران گل محمدی به تبریک و شادباش او غنچه شده و با شکفتن گلستانها را رنگی زیبا بخشیدند. خانواده متدین و مسلمان شهرستان آباده، قدم نورسیده را مبارک شمرده و نام زیبای سید صمد را همراه با اذان و اقامه در گوش وی نجوی کردند. سید صمد که در یک خانواده عشایری و همیشه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
در پنجمین روز از فروردین سال ۱۳۴۰ همراه با چلچلههای بهاری از راه رسید و بهپاس رسیدنش، هزاران یاس عاشق در چمنزارها شکفتند و هزاران گل محمدی به تبریک و شادباش او غنچه شده و با شکفتن گلستانها را رنگی زیبا بخشیدند. خانواده متدین و مسلمان شهرستان آباده، قدم نورسیده را مبارک شمرده و نام زیبای سید صمد را همراه با اذان و اقامه در گوش وی نجوی کردند. سید صمد که در یک خانواده عشایری و همیشه...
شهید نعمت الله منعمی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
خدایا منعمی بار سفر بست دل مادر ز داغش غرق خون شد به هر گل می رسد می بوید او را همی گـوید خدایـا منـعمم کـــو پدر از بار هجرش پشت بشکست چو لیلا سر به صحرای جنون شد به هر جا می رود می جوید او را چــراغ خانــه شمع خـلوتم کـــو ...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
خدایا منعمی بار سفر بست دل مادر ز داغش غرق خون شد به هر گل می رسد می بوید او را همی گـوید خدایـا منـعمم کـــو پدر از بار هجرش پشت بشکست چو لیلا سر به صحرای جنون شد به هر جا می رود می جوید او را چــراغ خانــه شمع خـلوتم کـــو ...
شهدا سال 65 -دست نوشته ای از شهید علیرضا بخش پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد عليرضا بخش پور »
آری! سکوت مرگبار همه جا را فرا گرفته و من تنها در سنگر نشستهام و زمین و آسمان غمآلود را نگاه میکنم. ابرهای سپید و سیاه جلوی نور خورشید را گرفته و همه جا را تاریک کرده و من تنها در سنگر نشستهام و در فکر مادر، پدر، برادر، خواهران و دوستانم هستم که الان آنها در کجا و من در کجا. آری! بغض در گلویم حلقه زده و نمیدانم از غم زندگی چه بنویسم و دستم، یاریم نمیکند...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد عليرضا بخش پور »
آری! سکوت مرگبار همه جا را فرا گرفته و من تنها در سنگر نشستهام و زمین و آسمان غمآلود را نگاه میکنم. ابرهای سپید و سیاه جلوی نور خورشید را گرفته و همه جا را تاریک کرده و من تنها در سنگر نشستهام و در فکر مادر، پدر، برادر، خواهران و دوستانم هستم که الان آنها در کجا و من در کجا. آری! بغض در گلویم حلقه زده و نمیدانم از غم زندگی چه بنویسم و دستم، یاریم نمیکند...
شهدا سال 61 -نامه شهید محمد به روش
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید محمد به روش »
یا ایها الذین آمنوا ان تنصر الله ینصر کم و یثبت اقدامکم. ای مسلمانان اگر نصرت دهید دین خدا را، نصرت دهد خدا شما را و ثابت کند قدمهای شما را. ای خدای بزرگ کاش جای یک جان هزاران جان داشتم که در راه تو فدا میکردم. سلام بر شما پدر و مادرم، الآن که دارم برایتان نامه مینویسم ساعت 12 ظهر است و تمام برادران در سنگر دست به دعا برداشتهاند. اینجا همه جا سکوت است و فقط صدای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید محمد به روش »
یا ایها الذین آمنوا ان تنصر الله ینصر کم و یثبت اقدامکم. ای مسلمانان اگر نصرت دهید دین خدا را، نصرت دهد خدا شما را و ثابت کند قدمهای شما را. ای خدای بزرگ کاش جای یک جان هزاران جان داشتم که در راه تو فدا میکردم. سلام بر شما پدر و مادرم، الآن که دارم برایتان نامه مینویسم ساعت 12 ظهر است و تمام برادران در سنگر دست به دعا برداشتهاند. اینجا همه جا سکوت است و فقط صدای...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید سید علی موسوی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید سید علی موسوی »
شهر آباده طشک در تاریخ 1/5/ 1334 شاهد تولد کودکی زیبا از سلاله پیامبر(ص) در خانوادهای متدین و زحمتکش بود. تا مقطع ششم ابتدایی را تحصیل کرد و پس از آن به دلیل مشکلات، موفق به ادامه تحصیل نشد و به همراهی و کمک پدر در تأمین معاش زندگی مشغول شد. پس از آنکه به سن جوانی رسید، به استخدام نیروگاه اتمی بوشهر درآمد و با عمل به سنت رسول خدا(ص) ازدواج نمود. او که از سلاله سادات...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید سید علی موسوی »
شهر آباده طشک در تاریخ 1/5/ 1334 شاهد تولد کودکی زیبا از سلاله پیامبر(ص) در خانوادهای متدین و زحمتکش بود. تا مقطع ششم ابتدایی را تحصیل کرد و پس از آن به دلیل مشکلات، موفق به ادامه تحصیل نشد و به همراهی و کمک پدر در تأمین معاش زندگی مشغول شد. پس از آنکه به سن جوانی رسید، به استخدام نیروگاه اتمی بوشهر درآمد و با عمل به سنت رسول خدا(ص) ازدواج نمود. او که از سلاله سادات...